تزریق حس امنیت به کودک!(مشاوره تلفنی09226380616)

تزریق حس امنیت به کودک!

---

 

با بیان جملاتی مانند:

«من اینجا هستم و بغلت می کنم»

  «من اینجا هستم، کنار تو و نمی گذارم آسیب ببینی»

عوارض بازی های رایانه ای(مشاوره تلفنی09226380616)

  عوارض بازی های رایانه ای

---

    آسیب های جسمانی :

    آسیب به چشمان :

    به دلیل خیره شدن مداوم به صفحه ی نمایش رایانه، به شدت تحت فشار نور قرار می گیرد و دچار عوارض می گردد.

    آسیب به ستون فقرات :

    به دلیل این که کودک در یک وضعیت ثابت تا ساعت ها می نشیند، ستون فقرات و استخوان بندی او دچار مشکل می شود.

   احساس سوزش و سفت شدن گردن، کتف ها و مچ دست از دیگر عوارض کار نسبتاً ثابت و طولانی مدت با رایانه است.

    عوارض پوستی :

رشد مغز در کودکان و نوجوانان :(مشاوره تلفنی09226380616)

رشد مغز در کودکان و نوجوانان :

---

کودک تا یکسالگی فقط با احساس و هوش خود زندگی میکند.

  از یکسالگی تا هفت سالگی کودک با هوش، احساس و تخیل خود زندگی میکند.

تاثیر لبخند بر مغز :(مشاوره تلفنی09226380616)

  تاثیر لبخند بر مغز :

---

هر زمان که لبخند می‌زنید، جشن مختصری در مغزتان بر پا می‌شود.

عمل خندیدن سبب فعال کردن پیام‌رسان‌های عصبی می‌شود که برای سلامتی و شادی مفید هستند.

  خندیدن سبب آزاد شدن نوروپپتیدها می‌شود که مأموریت‌شان، مبارزه با استرس است. نوروپپتیدها مولکول‌های کوچکی هستند که به نورون‌ها مجوز برقراری ارتباط می‌دهند.

این مولکول‌ها زمانی‌که ما خوشحال، غمگین، عصبانی، افسرده و هیجان‌زده هستیم، پیام‌رسانی به کل بدن را تسهیل می‌کنند.

ورود به یک جمع بایدها و نبایدها(مشاوره تلفنی09226380616)

ورود به یک جمع بایدها و نبایدها

---

  لحظه‌ای که وارد یک اتاق می‌شوید لحظه‌ای است که خودتان را در معرض قضاوت افرادی که در اتاق هستند قرار می‌دهید. حتما از این فرصت استفاده کنید.

  طوری لبخند بزنید که خوشحالی‌تان را از بودن در آن جمع نشان دهد .

  طوری لبخند بزنید که انگار واقعا از آنچه می‌بینید لذت می‌برید.

  در این کار افراط نکنید. با صدای بلند نخندید.

  با حاضران سلام و احوالپرسی کنید نه

منحصرا با یک شخص خاص .

راهکارهایی برای «نه» گفتن به کودک(مشاوره تلفنی09226380616)

راهکارهایی برای «نه» گفتن به کودک

---

  حواس کودک را پرت کنید.

        وقتی در حال انجام کار اشتباهی است، مثلا به او بگویید: بیا یک کار جدید کنیم .

 یا بگویید: بیا ببین دارم چه کار می‌کنم!

  فقط وقتی کودکتان در حال صدمه زدن به خود یا دیگری بود به او نه بگویید و از او بخواهید کاری را انجام ندهد که باعث آسیب به خود و یا دیگران گردد.

  استفاده از افعال مثبت :

احیای کودک درون(مشاوره تلفنی09226380616)

احیای کودک درون

---

کودک درون، کودک تمثیلی خردسالی است که در درون افراد آسیب دیده و تحقیر و سرکوب شده است. این کودک همان خود ماست که فراموش شده و در زمان کودکی او را بیاد فراموشی سپردیم. اکنون نیاز است او را احیا کنیم چون به پاکی و صداقت او نیاز داریم تا بتوانیم از بحرانی که در ما و زندگیمان است رها شوم و بدون احیای او این مهم امکان ندارد. با اینکار او ما را کائنات وصل میکند و به ما انرژی می دهد، ارامش و شور و شادی و سرزندگی ما به او ربط دارد، عواطف و احساسات ما به او گره خورده است، رؤیاها و غرایز انسانی ما در پیوند با اوست

عجله نکنید و عصبانی نشوید(مشاوره تلفنی09226380616)

عجله نکنید و عصبانی نشوید

---

 راستی می‌دانید؛

ﺑﻌﺪﺍﺯ ﺣﺎﺩﺛﻪ 11 ﺳﭙﺘﺎﻣﺒﺮ ،

ﻋﺪﻩ ﺍﯼ ﺍﺯ ﮐﺎﺭﮐﻨﺎﻥ ﺑﺮﺟﻬﺎﯼ ﺩﻭﻗﻠﻮ

ﺯﻧﺪﻩ ﻣﺎﻧﺪﻧﺪ .

ﯾﮑﯽ از آنها ﺧﺎﻧﻤﯽ ﺑﻮﺩ که اون روز

ﺑﺎطرﯼ ﺳﺎﻋﺘﺶ ﺗﻤﺎﻡ ﺷﺪﻩ ﻭ ﺯﻧﮓ ﻧﺰﺩﻩ ﺑﻮﺩ

ﻭ ﺩﯾﺮ ﺍﺯ ﺧﻮﺍﺏ ﺑﯿﺪﺍﺭ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ .

یه ﻧﻔﺮ دیگه ﭼﻨﺪ ﻗﻄﺮﻩ ﻗﻬﻮﻩ ﺻﺒﺤﺎﻧﻪ

ﺭﻭﯼ ﻟﺒﺎﺳﺶ ﺭﯾﺨﺘﻪ ﺑﻮﺩ ﻭ به خاﻃﺮ ﻋﻮض ﮐﺮﺩﻥ‌ ﻟﺒﺎﺳﺶ ﺩﯾﺮﺵ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ .

کشتار با کلمات(مشاوره تلفنی09226380616)

کشتار با کلمات

---

کلماتی که آسیب و آزار می رساند و می توانند رشد عزت نفس فرزندانمان را متوقف کنند.

هرگز به چیزی نمی رسی

نمی توانی کاری را درست انجام دهی

من همیشه نگران تو هستم

اطاقت همیشه نامرتب است

کی می شه تو یادبگیری

توبدترکیب زشت هستی

تو تنبل هستی

ثمر بی موقع و توقع بی جا(مشاوره تلفنی09226380616)

ثمر بی موقع و توقع بی جا

---

روزی بود روزگاری بود ، زمستان و برف بود . صاحب باغ که از خانه ماندن خسته شده بود با خودش گفت : برم به باغم سری بزنم . به باغش رفت . برف روی زمین نشسته بود باغبان گفت : دو سه ماه دیگر درختانم دوباره به بار می نشیند . ناگهان چشمش به درخت انجیری افتاد که بر شاخه هایش چند تا انجیر روییده بود

باغبان با تعجب گفت:نکند خواب می بینم ؟ این فصل و میوه انجیر ؟ باغبان با خودش گفت : بهتر است میوه ها را به پادشاه هدیه کنم تا جایزه ای به من بدهد . با این فکر به طرف قصر پادشاه راه افتاد . دربانها پرسیدند : با شاه چکار داری ؟ باغبان گفت : آمده ام هدیه مخصوص به شاه تقدیم کنم .