تز اصلی این است که انسانها از طبیعت دور افتاده اند(مشاوره تلفنی09226380616)
تز اصلی این است که انسانها از طبیعت دور افتاده اند، با این حال، بخشی از دنیای طبیعی می مانند و مانند سایر حیوانات در معرض همان محدودیتهای فیزیکی قرار دارند. انسانها به عنوان تنها موجوداتی که از خود آگاهی، تخیل، و عقل برخوددارند، عجایب گیتی هستند. عقل هم اسباب بدبختی است هم نعمت، عقل سبب احساس های انزوا و تنهایی است، اما در ضمن فرایندی است که انسانها را قادر می سازد دوباره به دنیا بپیوندند. از لحاظ شخصیبی و روانشناختی، زمانی که بچه ها از مادرشان مستقل می شوند، برای نشان دادن فردیت، جابجا شدن بدون نظارت ، انتخاب کردن دوستان، لباس ها و غیره، آزادی بیشتری کسب می کنند. در عین حال آنها فشار آزادی را تجربه می کنند، یعنی، دیگر امنیت یکی بودن با مادر را ندارند. این فشار آزادی در سطح اجتماعی و فردی به اضطراب بنیادی منجر می شود ; یعنی، احساس تنها بودن در جهان.
[ در کتاب گریز از آزادی اشاره میشود که فروم در پی یک دفاع جنگی، سیاسی، حزبی و تبلیغاتی از آزادی و دموکراسی نیست بلکه به دنبال یک مطالعه عمیق علمی از دریچه روان شناسی در جستجوی عوامل درونی انسانی است که باعث تمایل مردم به قدرت پروری یا قدرت پرستی ( قدرت گرائی) و تسلیم داوطلبانه در برابر قدرتهای ضد آزادی می گردد
مسخ انسان در لوای مالکیت خصوصی و انحصارات.]
مرکز روانشناختی و مشاوره انتخاب
تلفن هماهنگی جهت تعیین وقت قبلی:
0616-638-0922 فرزاد سلحشور