روند معتاد شدن یک نوجوان(مشاوره تلفنی09226380616)
روند معتاد شدن یک نوجوان
در دوران کودکی، نحوه ارتباط با گروه همسالان معمولا توسط والدین تنظیم میشود. اما با فرا رسیدن دوران نوجوانی و جوانی، این قبیل نظارتهای والدین بسیار دشوار و گاهی غیرممکن میشود. از این مرحله به بعد، بسیاری از والدین دایما خود را در حاشیه زندگی اجتماعی فرزندشان مییابند زیرا همراهی فرزندان آنها با دوستان خود به مهمترین کانون زندگی اجتماعی آنها تبدیل میشود. جمله «با رفیقهایم از پدر و مادرم راحتترم» پیامی است که در این مرحله از سوی برخی نوجوانان ارسال میشود و در نقطه مقابل، برخی والدین که در این رقابت خود را بازنده مییابند، شکایت میکنند که: «او دیگر برای ما اهمیتی قایل نیست!» اگر شما هم دچار چنین مشکلی شدهاید، گفتگوی ما را با دکتر پرویز مظاهری، دبیر علمی انجمن روانپزشکان ایران بخوانید تا بهتر بتوانید با فرزندتان کنار بیایید...
▪ برخی والدین معتقدند مهمترین علت گرایش فرزندشان به اعتیاد وجود دوستان ناباب بوده است. نظر شما در این مورد چیست؟
ـ اصولا اعتیاد بازتاب یک سری نارساییهای اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی است که ارضا نشدن غرایز ثانویه مثل احتیاج به محبت، دوستی، امنیت، احترام و معاشرت به ایجاد فشارهایی منجر میشود که عدهای برای برطرف کردن آنها از مواد اعتیاد آور و روانگردان استفاده میکنند. در دوره نوجوانی یعنی از ۱۱ تا ۲۰ سالگی و خصوصا اواسط و اواخر این دوره از زندگی، همسالان نقش ویژهای در شکلگیری شخصیت نوجوان و برنامهریزی برای آینده وی دارند. متاسفانه اگر این دوستان و همسالان عادت به مصرف مواد مخدر و روانگردان داشته باشند، میتواند موجب تسریع در معتاد شدن دوستانشان شود.
▪ یعنی دوستان ناباب فقط نقش کاتالیزوری دارند؟
ـ ببینید؛ اعتیاد همانند سایر اختلالات روانپزشکی، علل زیستی، روانی و اجتماعی دارد. از طرفی عوامل موثر در اعتیاد نوجوانان و جوانان عبارتاند از عوامل فردی و عوامل اجتماعی که لازم است در مورد هر یک توضیح مختصری بدهم. عوامل فردی شامل لذتجویی، کنجکاوی، احساس زاید بودن در خانواده و اجتماع، نداشتن زمینههای مذهبی و اعتقادی، احساس تنهایی، شکست تحصیلی و فرار از منزل و مدرسه است. از عوامل اجتماعی نیز میتوان از نابسامانیهای خانوادگی و ندانمکاریهای والدین، فقر فرهنگی و اقتصادی، پرجمعیتبودن خانواده و وجود والدین معتاد را نام برد. پس با عنایت به این توضیحات میتوان فهمید که وجود دوستان ناباب در عین حال که از عوامل اجتماعی موثر در گرایش نوجوانان به اعتیاد است ولی تنها عامل نیست و نیازمند عوامل و زمینههای دیگر نیز هست.
▪ ممکن است در مورد علل زمینهای اعتیاد در دوران نوجوانی توضیح بیشتری بدهید؟
ـ دوره نوجوانی دارای ویژگیهای مختلفی است و نوجوان در این مرحله بحرانی، خود را در آستانه ورود به دنیای پیچیده بزرگسالی میبیند و عدم درک صحیح نوجوانان توسط والدین و عدم اعتماد به آنان به تشدید بحران نوجوانی و ناسازگاریهای دوران بلوغ و نوجوانی منجر میشود. اگر خانواده کانون مناسبی برای زندگی نباشد، نوجوان سعی میکند اوقات خود را در خارج از محیط منزل بگذارند و در نتیجه شانس بیشتری برای ارتباط با خلافکاران حرفهای و توزیع کنندگان مواد مخدر که اکثرا از همسالان وی میباشند، پیدا میکند. در بررسی ویژگیهای شخصیتی معتادان و مصاحبه با ایشان، اغلب آنها در جمع دوستان، با کشیدن سیگار، به تدریج و بدون تفکر و از روی تقلید، اعتیاد را شروع میکنند.
▪ والدین چگونه میتوانند از این روابط و دوستیهای ناسالم جلوگیری کنند؟
ـ والدین و به خصوص پدرها باید شرایط سنی فرزندشان را درک کنند و به آنها اعتماد داشته باشند. از دوران کودکی باید دوستان فرزند خود و خانوادههایشان را بشناسند و اجازه دهند فرزندشان دوست یا دوستان خود را به منزل بیاورد و خودشان نیز با والدین دوست فرزند خود آشنا شده و آنها را محک بزنند و در صورتی که ادامه این دوستی را به صلاح نمیدانند، آن را با دلیل و برهان به فرزندشان گوشزد کنند. به کرات دیده شده که والدین، فرزندان خود را مجبور میکنند که بین خانواده و دوست، یک نفر را انتخاب کنند و چون فرزندان بالطبع و ظاهرا والدین خود را انتخاب میکنند، دوستی خود را به طور پنهانی ادامه میدهند که این امر موجب ایجاد اضطراب و افسردگی آنها میشود. گاهی نیز والدین پا را فراتر گذاشته و از دوست فرزند خود میخواهند که این دوستی را به هم بزند و این یعنی تخریب شخصیت و تحقیر فرزند که به جدایی عاطفی بین والدین و فرزندان کمک میکند.
▪ خیلی از نوجوانان در برابر فشار همسالان توان «نه گفتن» ندارند؛ این ضعف نمیتواند زمینهساز اعتیاد در این سنین باشد؟
ـ بله؛ به هر حال، والدین میتوانند وقتی که رفتاری مستقلانه، صحیح، صادقانه و فردی را در رابطه با دوستانش از خود نشان داده توان «نه» گفتن او را با تعریف و تمجید از فرزندشان حمایت و تایید کنند. والدین اگرچه از بحث و مخالفت کردن فرزندشان ناراضی هستند اما میتوانند توان اعتراض و «نه» گفتن او را حتی به خودشان تقویت کنند. والدینی که اعتراض را حاضر جوابی، مخالفت را بیاحترامی و مقاومت را نزاع میپندارند، ممکن است فرزندشان را به اطاعت در برابر مشکلات بعدی اجتماعی وادار کنند. فرزندان بیش از حد سازگار که نمیتوانند به والدین خود «نه»بگویند اغلب فاقد آمادگی «نه» گفتن به دوستان خود هستند. نوجوان ۱۴ سالهای را در نظر بگیرید که با جمعی از دوستان خود مشغول پرسهزدن در مکانی نامناسب است و از او انتظار میرود حشیش یا مواد مخدر دیگری مصرف کند اما جرات «نه» گفتن ندارد زیرا چنین کاری موجب انتقاد، نزاع و حتی طرد شدن او از سوی دیگران میشود. به طور مثال ممکن است این جملات را بشنود که: «تو خیلی خودت را بهتر از ما میدونی؟ از کارهای ما خوشت نمیآید؟ دیگر نمیخواهی با ما بپری؟ ما رو ضایع میکنی؟» در چنین شرایطی «نه» گفتن به مصرف مواد مخدر، برابر است با «نه» گفتن به دوستی. بر همین اساس والدین باید برای مواقعی که فرزندشان نمیتواند یا مایل نیست به طور مستقیم «نه» بگوید جایگزینهایی را به جای پاسخ منفی یا مستقیم به او یاد بدهند.
مرکز روانشناختی و مشاوره انتخاب
تلفن هماهنگی جهت تعیین وقت قبلی:
0616-638-0922 فرزاد سلحشور